بیداد

ساخت وبلاگ
 فروغ فرخزاد...نگاه کن که غم درون دیده‌امچگونه قطره قطره آب می شودچگونه سایه ی سیاه سرکشماسیر دست آفتاب می شودنگاه کنتمام هستی ام خراب می شودشراره‌ای مرا به کام می کشدمرا به اوج می بردمرا به دام می کشدنگاه کنتمام آسمان منپر از شهاب می شود.تو آمدی ز دورها و دورهاز سرزمین عطرها و نورهانشانده‌ای مرا کنون به زورقیز عاجها، ز ابرها، بلورهامرا ببر امید دلنواز منببر به شهر شعرها و شورها .به راه پر ستاره میکشانی امفراتر از ستاره مینشانی امنگاه کنمن از ستاره سوختملبالب از ستارگان تب شدمچو ماهیان سرخ رنگ ساده دلستاره چین برکه های شب شدم .چه دور بود پیش از این زمین مابه این کبود غرفه‌های آسمانکنون به گوش من دوباره می رسدصدای توصدای بال برفی فرشتگاننگاه کن که من کجا رسیده‌امبه کهکشان، به بیکران، به جاودان...کنون که آمدیم تا به اوج هامرا بشوی با شراب موج هامرا بپیچ در حریر بوسه‌اتمرا بخواه در شبان دیر پامرا دگر رها مکنمرا از این ستاره‌ها جدا مکن .نگاه کن که موم شب براه ماچگونه قطره قطره آب می شودصراحی سیاه دیدگان منبه لالای گرم تولبالب از شراب خواب می شودبه روی گاهواره‌های شعر مننگاه کنتو میدمی و آفتاب می شود.. بیداد...
ما را در سایت بیداد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chakavakebidado بازدید : 186 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 0:27

 

شیرکو بیکس...

در برابر باران

شعرم برای تو چتری خواهد شد!

در مقابل آفتاب

شعرم برای تو خنکای نسیمی خواهد شد

و در سوز سرما

برای تو آتشی خواهد شد

و در ژرفای شب

چراغ دستان ات .

هر وقت که دیدی

چتر و خنکای نسیم ات نبود

هر وقت

آتش و چراغ ات نبود

بدان

که شعرهایم غروب کرده اند و

من نیز تا همیشه مرده ام..

بیداد...
ما را در سایت بیداد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chakavakebidado بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 0:27

 محبوب من . فراموش نکن که پس از این هر قاصدکی که بر سر راهت قرار گرفت، قاصد پیامی است از من برایتو. پیامی که بارها در گوشت زمزمه کرده ام. و هر بار بیش از آنکه در کلمات و آهنگ صدایم بگنجد، دوستتداشتم.همراه همیشگی لحظات من!گاهی با خودم فکر می کنم مبادا دشواری های زندگی ، حتی ذره ای از احساس  بین ما را دستخوش تغییرقرار داده باشد. اما حقیقت آن است که تو در عمیق ترین نقطه قلب من هستی. درست در جایی که هیچ کسو هیچ چیز تا کنون نتوانسته به آن راه پیدا کند.همان جایی که خاطرات گذشته و امید های آینده را به عشقیکه ذره ذره بین ما رشد کرد سنجاق کرده ام و هیچ کس جز ما، یارای دسترسی به آن را ندارد.بهترینم!من و تو برای رسیدن به این روزهای آرام و پر از حس ناب خوشبختی راه های زیادی را سپری کرده ایم.زمستانهای سردی را به پرسه های عاشقانه در خیابان پرداختیم که اگرچه تن هایمان یخ زده اما تنور دلهایمانهمواره گرم بود. خزان های غمگینی را غریبانه گذاراندیم و به شنیدن صدا و پیامی از یکدیگر دل خوش کردیم ودر بهار دوباره جوانه زدیم تا درخت عشقمان هر آینه تنومند تر شود. و حال چگونه خود را خوشبخت نپندارم وقتیکه هر لحظه از این حیات دمادم نوش را نه به یاد تو، بلکه در کنار تو می گذرانم. بمان برایم تا در کنار لمسبودنت، پرده از عاشقانه ترین رازهای جهان بگشایم. که عشق همین لحظات ناب عاشقی با توست؛ خندیدن هاو گر بیداد...
ما را در سایت بیداد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chakavakebidado بازدید : 194 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 0:27